دلنوشته 1

«لَا یَحْمِلُ هٰذَا الْعِلْمَ إِلَّا أَهْلُ الصَّبْرِ وَ الْبَصَرِ.» هیچ‌کس نمی‌تواند بار دانش را بردارد مگر اهل صبر و روشن‌دلی باشد. «امام علی علیه السلام »

ابرها می‌تواند بسیار غم‌انگیز باشد؛ اما این موجودات مه‌آلودی که ورجا سانچز آن‌ها را خلق کرده است، بسیار عجیب و رازآلود هستند.

ورجا سانچز یک طراح اهل بارسلونا است که در مجموعه‌ی در دست اجرای خود با عنوان «Interventions»، مناظر روستایی را به زمین‌های رویایی تبدیل کرده است که به نظر می‌رسد خانه‌ی مجموعه‌ای از شخصیت‌های شبح‌‎‌مانند هستند.

سانچز کارش را با گرفتن عکس از مناظر اطراف خود شروع می‌کند. سپس از یک قلم ظریف با جوهر سفید استفاده می‌کند تا با دقت هرچه بیشتر پای شخصیت‌های فریبنده‌اش را به صحنه بکشاند. در این تصاویر موجودات ابری از دل مه بیرون می‌آیند و با اندام‌های ابری‌شکل و انگشتان نخ‌مانند خود به تپه‌ها و جنگل‌های اطرافشان چنگ می‌زنند. چشمان سیاه و بزرگ آن‌ها مانند گرداب‌های چرخانی به نظر می‌رسد که سعی درفریفتن و به دام کشیدن کوهنوردان و حیوانات بی‌خبر مزرعه دارد.با وجود ظاهر عجیب و روح‌مانند آن‌ها، شاید موجودات ابری سانچز به درستی درک نشده باشند. بسیاری از آن‌ها خجالتی، محتاط و حتی مهربان به نظر می‌رسند. شاید بتوان چشمان گرداب‌مانندشان را شوم تلقی کرد؛ اما همین چشم‌ها به هر شخصیت نوعی ظاهر زیبا و کنجکاو بخشیده‌اند. از کجا می‌دانیم، شاید این موجودات ماورایی قصد و نیت خوبی داشته باشند!

 

 

 نویسنده: ملیکا طاهران‌پور

بال هایی برای پرواز

Fatemeh Abbasi
07:56 1400/9/18
236
0 1
بال هایی برای پرواز

پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد. آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند. یک ماه بعد، مربی نزد پادشاه آمد و گفت که یکی از شاهین‌ها تربیت شده و آماده شکار است اما نمی‌داند چه اتفاقی برای آن یکی افتاده و از همان روز اول که آن را روی شاخه‌ای قرار داده تکان نخورده است. این موضوع کنجکاوی پادشاه را برانگیخت و دستور داد تا پزشکان و مشاوران دربار، کاری کنند که شاهین پرواز کند. اما هیچکدام نتوانستند. روز بعد پادشاه دستور داد تا به همه مردم اعلام کنند که هر کس بتواند شاهین را به پرواز درآورد پاداش خوبی از پادشاه دریافت خواهد کرد. صبح روز بعد پادشاه دید که شاهین دوم نیز با چالاکی تمام در باغ در حال پرواز است. پادشاه دستور داد تا معجزه‌گر شاهین را نزد او بیاورند.درباریان کشاورزی متواضع را نزد شاه آوردند و گفتند اوست که شاهین را به پرواز درآورد. پادشاه پرسید: تو شاهین را به پرواز درآوردی؟ چگونه این کار را کردی؟ شاید جادوگر هستی؟
کشاورز که ترسیده بود گفت: سرورم، کار ساده‌ای بود، من فقط شاخه‌ای را که شاهین روی آن نشسته بود بریدم. شاهین فهمید که بال دارد و شروع به پرواز کرد.

 شاخه های ترس را که بدان چسبیده اید ویران کنید وخود را برای پرواز رها سازید.

برچسب‌ها :

#حکایت   

چند توصیه برای یک انسان

Fatemeh Abbasi
07:48 1400/9/18
180
0 1
چند توصیه برای یک انسان

 

مت هیگ کتابی داره به نام انسان‌ها. 
شرح داستان کتاب، طولانیه و قصد ندارم این‌جا بهش اشاره کنم.
 اما بخشی از کتاب برای من جذاب بود و فکر می‌کنم شما هم دوستش داشته باشید. 
جایی که «چند توصیه برای یک انسان» رو مطرح می‌کنه.

چند مورد رو انتخاب کرده‌‌ام و «با جمله‌بندی خودم» نقل می‌کنم:

_زندگیِ تو حدود ۲۵۰۰۰ روز باشه. مطمئن باش کاری می‌کنی که بعضی از اون روزها برات به یادماندنی بشن.

_ بالاخره یه روز اتفاق‌‌های بدی برات میفته. کسی رو داشته باش که اون روز بهش تکیه کنی.


_اگر چشمت به غروب افتاد، وایسا و نگاهش کن. هیچ کار واجب‌تری وجود نداره.

_بالاخره یه روزی انسان‌ها روی مریخ زندگی خواهند کرد. 
اما اونجا هم هیچ‌وقت چیزی شگفت‌انگیزتر از یه طلوع ابری روی زمین پیدا نمی‌شه.

_ چند هزار سال دیگه، اگر هنوز بشری روی زمین باشه، تقریباً‌ هر چیزی که امروز می‌دونی رد شده. و حرف‌ها و افسانه‌‌های بزرگتری، که قراره اون‌ها هم رد بشن، جای اینا رو گرفته.

_ تو از یه قدرت خارق‌العاده برخوردار هستی: 
قدرت توقف زمان. این کار رو می‌تونی با بوسیدن یا گوش دادن به موسیقی انجام بدی.

_ حرف مغزت رو گوش بده. حرف دلت رو گوش بده. حرف شهودت رو گوش بده. اصلاً هر حرفی رو گوش بده، غیر از دستورات رو.

_ زنده باش. این وظیفه‌ی توست.

_ هیچ‌کس تو رو کامل نخواهد فهمید. البته این موضوع در نهایت، اهمیتی هم نداره. اما مهمه که خودت، خودت رو بفهمی و درک کنی.

_سعی کن کارهایی انجام بدی که اگر لحظه‌ی مرگت رسید، از این‌که مرگ رو در حین انجام اون کارها تجربه می‌کنی شاد بشی و لبخند بزنی.

همه‌ی این حرف‌ها و نکته‌های مت هیگ رو دوست دارم. اما نکته‌ی آخر خیلی وقت‌ها ذهنم رو مشغول می‌کنه.

 از خودم می‌پرسم چند ساعت از روزم به چنین کارهایی می‌گذره؟ 
چقدر احتمال داره، با قاعده‌ی مت هیگ، لحظه‌ی مرگ لبخند بزنم؟

محمدرضا شعبانعلی

راز موفقیت بروس لی در زندگی

 

بروس لی، رزمی کار هنگ‌کنگی-آمریکایی،از سرشناس‌ترین ورزشکاران رزمی معاصر بوده و دیدگاه مثبتی نسبت به زندگی داشته است. 

در اینجا 11 نکته به عنوان رمز موفقیت در زندگی از نگاه بروس لی را بیان می‌کنیم:
 
زود از کوره در نرو
عصبانیت زودهنگام، خیلی زود آدم را ضایع می‌کند.


اشتباهاتت را قبول کن
هر اشتباهی قابل بخشش است، اگر آدمی جرات پذیرفتن آنها را داشته باشد.

هر کاری را با قدرت انجام بده
من از کسی که ده هزار لگد را یکبار تمرین کرده نمی‌ترسم، بلکه از کسی که یک لگد را ده هزار بار تمرین کرده می‌ترسم.

خودت باش
همیشه خودت باش، خودت را نشان بده، به خودت ایمان داشته باش، نرو به دنبال یک شخص موفق تا کپی او شوی.

زمان را از دست نده
اگر زندگی برایت ارزشمند است، زمان را از دست نده، زیرا زندگی از زمان ساخته شده است.

با جریان حرکت کن
باید بدانی درخت هرچقدر سفت و سخت‌تر باشد آسان‌تر ترک می‌خورد، درحالی‌که بید و بامبو با خم شدن در مسیر وزش باد زنده می‌مانند


فروتن باش
خودنمایی برای ابلهام شکوه و بزرگی است.


تنها برای خودت زندگی نکن
زندگی واقعی، یعنی زندگی کردن برای اطرافیان.

مقاوم باش
آرزو نکن زندگی راحتی داشته باشی، بلکه آرزو کن توانایی مواجهه با سختی‌های زندگی را داشته باشی.

همیشه عشق بورز
عشق همانند رفاقتی است که شعله‌ور شده است. در ابتدا تنها یک شعله است، زیبا و پر تب و تاب، اما همچنان سبک و لرزان. با عمیق شدن عشق، دل‌هایمان به بلوغ می‌رسد و عشق‌مان همانند ذغال‌هایی می‌شود با آتشی خاموشی‌ناپذیر.

همیشه مثبت باش
هرطوری که فکر می‌کنی، همان‌طور خواهی شد.
 
منبع: inspiremore

پربازدیدترین مطالب

محبوب‌ترین مطالب

جنجالی‌ترین مطالب

حس خوب

حس خوب

2 نظر
Fatemeh Abbasi Fatemeh Abbasi
دوشنبه، 18 مرداد 1400