دلنوشته 1

«لَا یَحْمِلُ هٰذَا الْعِلْمَ إِلَّا أَهْلُ الصَّبْرِ وَ الْبَصَرِ.» هیچ‌کس نمی‌تواند بار دانش را بردارد مگر اهل صبر و روشن‌دلی باشد. «امام علی علیه السلام »

در این عصر تکنولوژی پر سر و صدا، سکوت دیگر تنها غیبت صدا نیست؛ کمیاب‌ترین پناهگاه روح است. اما حقیقت این است که در دل همین  شلوغی ها، چیزی پنهان است که اغلب از آن فرار میکنیم: خودِ واقعی ما.

سکوت، برخلاف تصور همه ی ما، تهی و بی‌اثر نیست. سکوت فضایی است که در آن ذهن دوباره شکل می‌گیرد، احساسات ته‌نشین می‌شوند و زخم‌های نامرئی فرصت نفس کشیدن پیدا می‌کنند. در میان این آرامش، تردیدهایمان خودشان را نشان می دهند و بخش خاموش وجودمان که همیشه زیر لایه‌های شلوغی دفن شده بود، بالا می‌آید و به زبان خاص خود با ما سخن می‌گوید.

این نوشته تلاشی است برای شناخت دوباره‌ی این لحظه‌های بی‌صدا؛ لحظه‌هایی که نه تنها ما را آرام می‌کنند، بلکه ما را می‌سازند.

چرا از سکوت می‌ترسیم؟

فرار از سکوت در واقع فرار از خودمان است.

در سکوت، آن‌چیزی که سال‌ها در لابه‌لای مشغله‌ها پنهانش کرده‌ایم، آشکار می‌شود یعنی...

ترس‌ها، تصمیم‌های عقب‌افتاده، زخم‌ها، و پرسش‌هایی که بی پاسخ مانده اند.

 از طرفی شبکه‌های اجتماعی تبدیل به سپرهایی می‌شوند که ما را از مواجهه با درونمان منع می‌کنند. اما این محافظت موقتی است؛ و سکوت همان حقیقتی است که نهایتاً چاره‌ای جز ملاقاتش نداریم.

۲. سکوت و شفافیت ذهنی

حتی  آب هم که پس از تکان‌خوردن زیاد،خسته شده و بالاخره فرصت ته‌نشینی می‌یابد.

در این شفاف شدن

• تصمیم‌ها روشن‌تر از قبل دیده می‌شوند،

• افکار پراکنده‌ جمع می‌شوند،

• و احساسات مبهم نرم نرمک پیدا می شوند.

در لحظه‌ای که هیچ صدایی نیست، ذهن به جای واکنش، فرصت درک پیدا می‌کند. شاید به همین دلیل است که بسیاری از روشن‌ترین ایده‌ها، درست پس از یک لحظه مکث و بی‌صدایی سر برمی‌آورند.

سکوت و بازسازی روح

هیچ روحی در دل شلوغی درمان نمی‌شود.

برای ترمیم، باید فاصله گرفت؛ نه از دنیا، بلکه از صدای آن.

در سکوت:

• خاطره‌های تلخ، کمتر هجوم می‌آورند،

• دردهای درونی، شکل واضح‌تری می‌یابند،

• و آن بخش خسته‌ی درون، سرانجام مجال نفسی تازه پیدا می‌کند.

گاهی چند دقیقه سکوت، کاری با انسان می‌کند که ساعت‌ها حرف‌زدن و توضیح‌دادن قادر به انجامش نیست. سکوت نه تنها آرامش می‌آورد، بلکه قدرت ادامه دادن را نیز در ما زنده می‌کند.

 سکوت، سرچشمه‌ی خلاقیت

خلاقیت همیشه در فاصله‌ی میان دو صدا اتفاق می‌افتد.

آنجا که ذهن آزاد است و چیزی از بیرون بر آن تحمیل نمی‌شود.

وقتی سکوت را تجربه می‌کنیم:

• تصویرها در ذهن واضح‌تر شکل می‌گیرند،

• راه‌حل‌های تازه به ظهور می‌رسند،

• و آن ایده‌ای که مدت‌ها در پس ذهن بوده، ناگهان خودش را نشان می‌دهد.

برای بسیاری از نویسندگان، هنرمندان و حتی اندیشمندان، بهترین ایده‌ها در لحظه‌هایی شکل گرفته که هیچ صدایی جز ضربان قلبشان همراهشان نبوده است.

سکوت کوره راهی به سمت درون

سکوت یک مقصد نیست، یک بازگشت است.

بازگشت به خودی که زیر هزار دغدغه، مسئولیت و اضطراب دفن شده.

در دنیایی که همه چیز ما را به بیرون فرا می‌خواند به سرعت، به فعالیت، به واکنش.

سکوت یادآور این حقیقت است که ارزشمندترین ارتباط، ارتباط با درون است.

حتی چند دقیقه در روز، اگر به این بازگشت اختصاص یابد، آرامشی می‌سازد که اثرش تا ساعت‌ها در رفتار و نگاه و تصمیم‌های ما باقی می‌ماند.

حتی عالم ترین مردم، بهترین هنرمندان و ورزشکاران یا به نوعی موفق ترین انسان های دنیا روزگاری آرامش این سکوت را تجربه کرده اند وبهترین اثر را خلق کرده اند.

در میان تمامی این مشکلات یک لیوان چای گرم برای خودت بریز ، یک نفس عمیق بکش و بدان که چقدر با ارزشی .

آرام باش که این نیز بگذرد ...!

 

 

آخرین مطالب

پربازدیدترین مطالب

محبوب‌ترین مطالب

جنجالی‌ترین مطالب

حس خوب

حس خوب

2 نظر
Fatemeh Abbasi Fatemeh Abbasi
دوشنبه، 18 مرداد 1400