دلنوشته 1

«لَا یَحْمِلُ هٰذَا الْعِلْمَ إِلَّا أَهْلُ الصَّبْرِ وَ الْبَصَرِ.» هیچ‌کس نمی‌تواند بار دانش را بردارد مگر اهل صبر و روشن‌دلی باشد. «امام علی علیه السلام »

 

 تا به حال شده داستانی بنویسید که انگار با شخصیت درونی‌تان گره خورده باشد

یا شخصیتی را بسازید که گویا تنها برای الهام‌بخشی به خودتان متولد شده است؟

 

راستش را بخواهید، برای نوشتن این موضوع کمی تردید داشتم. هنوز هیچ داستانی در وبلاگ نگذاشته‌ام، اما نوشتن را

 

ادامه می‌دهم؛ شاید کسی باشد که مثل من فکر کند یا تجربه‌ای شبیه من داشته باشد.

 

پستی در اینستاگرام دیده بودم که می‌گفت: «هر نویسنده‌ای شخصیت‌هایی را می‌آفریند تا بخشی از روح خودش را درمان کند.»

تئوری عجیبی بود. اولش باور نکردم، کمی هم مقابله کردم.

اما وقتی آرام نشستم و شخصیت‌هایم را یکی‌یکی زیر ذره‌بین بردم، فهمیدم حتی شرورترینِ آن‌ها هم برای آرامش و التیام من خلق شده بودند.

عجیب است، نه؟

 

اما این کشف زمانی اتفاق می‌افتد که از داستان‌های کلیشه‌ای، رمان‌های عامه‌پسند و مسیرهای تکرارشده فاصله بگیریم. وقتی بی‌هیچ تقلید و دستورالعملی بنویسیم، آن‌وقت است که غم درون شکوفه می‌زند و این اصلا بد نیست.

خلق شخصیت‌های منحصر به‌فرد تا عمق وجود آدم نفوذ می‌کند و در نهایت «خودِ واقعی نویسنده» را از پستو بیرون می‌کشد.

 

تا به حال این‌قدر درباره‌ی نوشتن عمیق فکر کرده بودید؟

می‌دانم… من هم نه.

وقتی تازه قلم دست گرفتم، فقط فکر می‌کردم «بنویس، همین!»

گاهی هم اصلاً حال نوشتن نداشتم. اما کم‌کم فهمیدم ذهنم همیشه بعد از عبور از طوفان‌های زندگی، آماس می‌کند. نیاز دارد حرف بزند؛ آن‌قدر که دست‌هایم به گز گز بیافتد.

 

قدر این لحظات را بدانید. من اسمشان را گذاشته‌ام «لحظات تسخیر شده».

باور کنید یا نه، دو روز بعد که داستان را می‌خوانم، با تعجب می‌پرسم: «این ماجرا از کجا وارد ذهن من شد؟»

و این تعریف از خود نیست .بعضی وقت‌ها واقعا نمی‌توانم مسیر فکری خودم را هم دنبال کنم! از خودم می‌پرسم «اینجا قرار بود قهرمان را به کجا ببرم؟»

 

برای همین، یک قانون شخصی دارم:

وقتی زمان نوشتن فرا می‌رسد، همه‌چیز تعطیل.

 فقط باید نوشت. بگذارید ذهن حرف بزند و خودش را خالی کند. بعد که آرام شد، ویراستاری را می‌شود به عهده‌ی نسخه‌ی هوشیارِ خودمان گذاشت.

 

و در پایان…

اگر شما هم مثل من هستید، تبریک می‌گویم.

ما یک روش درمانی استثنایی داریم؛ روشی که نه خطر دارد، نه نسخه می‌خواهد:

نوشتن.

 

 

 

 

 

برچسب‌ها :

#دلنوشته   

آخرین مطالب

پربازدیدترین مطالب

محبوب‌ترین مطالب

جنجالی‌ترین مطالب

حس خوب

حس خوب

2 نظر
Fatemeh Abbasi Fatemeh Abbasi
دوشنبه، 18 مرداد 1400