دلنوشته 1

«لَا یَحْمِلُ هٰذَا الْعِلْمَ إِلَّا أَهْلُ الصَّبْرِ وَ الْبَصَرِ.» هیچ‌کس نمی‌تواند بار دانش را بردارد مگر اهل صبر و روشن‌دلی باشد. «امام علی علیه السلام »

 

 

 

گاهی سال‌ها طول می‌کشد تا معنای یک نگاه، دلیل یک عقب‌نشینی یا سکوتِ طولانیِ کسی را بفهمیم.

آدم‌ها ساده نیستند؛ هیچ‌کس فقط همان چیزی نیست که در لحظه می‌بینیم.

هرکسی لایه‌هایی دارد که باید فصل‌به‌فصل ورق بخورد؛ نه با عجله، نه با پرسش‌های بی‌وقفه، بلکه با بودن… با گذشت زمان.

بعضی آدم‌ها را دیر می‌فهمیم، چون خودشان هم دیر خودشان را می‌فهمند.
روحشان هنوز در تلاش برای ساختن یک جای امن است؛
جایی برای ترس‌های پنهان، برای احساس‌هایی که زخمی‌اند و برای حرف‌هایی که سال‌هاست راهی به زبان پیدا نکرده‌اند.
آن‌ها نمی‌توانند چیزی را که درونشان هنوز نارس است، برای ما روشن کنند.

گاهی یک رفتار که از دور سرد دیده می‌شود، در واقع تلاشی خام برای محکم ماندن است.
گاهی فاصله گرفتن، به معنای بی‌مهری نیست؛
بلکه نشانه‌ی آن است که کسی می‌خواهد قبل از وارد کردن دیگران به آشوب درونش، کمی خودش را جمع کند.
ما این چیزها را دیر می‌فهمیم؛ چون اغلب اول ظاهر آدم‌ها را می‌بینیم، بعد روحشان را.

و عجیب اینجاست که وقتی بالاخره می‌فهمیم، تازه متوجه می‌شویم چقدر زود قضاوت کرده بودیم.
چقدر عجله داشتیم برای معنا دادن به اتفاقاتی که هیچ خبر از پشت‌پرده‌شان نداشتیم.
دل‌های زیادی می‌توانستند کمتر بشکنند اگر کمی بیشتر صبر می‌کردیم.

آدم‌هایی هستند که فهمیدنشان شبیه ورق زدن یک کتاب قطور است؛
کتابی که با هر صفحه‌اش بخشی از زندگیِ پنهان‌شان آشکار می‌شود.
اگر زود خسته شویم و کتاب را نیمه‌کاره ببندیم، هیچ‌وقت نمی‌فهمیم شاید از نیمه به بعد، داستان تازه زیبا می‌شد.

امّا حقیقتی هست که معمولاً نادیده می‌گیریم:
گاهی برای شناختن آدم‌ها، باید اول خودمان را بشناسیم.
تا وقتی زخم‌های خودمان را ندیده‌ایم، زخم‌های دیگران را هم اشتباه معنا می‌کنیم.
تا وقتی ندانیم از چه چیز می‌ترسیم، نمی‌توانیم بفهمیم کسی که روبه‌رویمان نشسته چرا این‌قدر محتاط قدم برمی‌دارد.
شناخت دیگران از جایی درون خود ما آغاز می‌شود؛
از لحظه‌ای که صادقانه قبول می‌کنیم ما هم ضعف داریم، ما هم روزهای شکستن داریم.

و گاهی برای فهمیدن یک نفر، باید بزرگ‌تر شویم.
نه از نظر سن، که از نظر تجربه، ظرفیت و درک.
بعضی آدم‌ها آن‌قدر عمیق‌اند که تنها با گذر سال‌ها می‌شود فهمیدشان.
باید ببینی، بیفتی، دوباره بلند شوی، اشتباه کنی، فکر کنی…
باید ظرفِ فهمت بزرگ شود تا بتوانی روحی پیچیده را درون آن جا بدهی.
وقتی خودت رشد می‌کنی، حرف‌ها و رفتارهایی که زمانی برایت آزاردهنده بود، ناگهان معنایی تازه پیدا می‌کند.
می‌فهمی دنیا آن‌قدرها سیاه‌وسفید نیست؛
آدم‌ها هم نیستند.

در نهایت، آدم‌هایی که دیر می‌فهمیم، معمولاً همان‌هایی هستند که ارزش فهمیدن دارند.
آن‌هایی که برای شناختنشان باید صبر داشت، باید دل داشت، باید ظرفیت داشت.
و وقتی بالاخره می‌فهمیمشان، حس می‌کنیم انگار یک فصل تازه از خودمان را هم ورق زده‌ایم.

گاهی فهمیدنِ دیگران، در عمیق‌ترین لایه‌اش یعنی فهمیدنِ خودمان.
و شاید همین است که شناختن انسان‌ها را به یک سفر آرام، صبورانه و پرمعنا تبدیل می‌کند.

برچسب‌ها :

#حرف دلی   

#روان شناسی   

آخرین مطالب

پربازدیدترین مطالب

محبوب‌ترین مطالب

جنجالی‌ترین مطالب

حس خوب

حس خوب

2 نظر
Fatemeh Abbasi Fatemeh Abbasi
دوشنبه، 18 مرداد 1400