رفتار های عجیب درونگرایی که خودم هم متعجب میکند!
رفتارهایی که شاید بارها شما هم اگر این تیپ شخصیتی رو داشته باشید با آن مواجه شدید.
بی ذوقی ...
تصور کنید به یک جایی می روید یا چیزی را میخرید اما بعد نگاه کردن یا رسیدن به خواسته ، یک نگاه اجمالی رو به روی آینه، به خودتون می اندازید.
بله یک صورت پوکر و بی حوصله که انگار داره بابت تمام این وقت و هزینه ای که صرف رسیدن به خواسته کردید ، سرزنشتان میکند .
لعنتی حداقل یک لبخند بزن !
یا کسی که مدت ها اورا ندیدید و دلتنگش هستید . وقتی مقابلش می نشینید جوری به او نگاه میکنید که انگار از یک شی روی تاقچه هم بی اهمیت تر است !
اخرچرا ؟ مگر دلتنگش نبودی !
مورد بعدی درمورد رفتار بسیار اصیل و زیبای تعارف کردن در میان ما ایرانیان ، که من واقعا دوستش دارم . گاهی آنقدر به من تعارف می شود که از نظر مقاومت کم میاورم و سکوت میکنم اما شخص مقابلم فکر میکند که من به خوردن آن خوراکی بی میل نیستم ! پس بیشتر و بیشتر اصرار میکند!
ولی من واقعا میل ندارم و نمیخواهم ... فقط نمیتوانم پا به پای شما تعارف را رد کنم !!!!
کم حرفی
این مورد صفت بارز من است. گاهی سرکار آنقدر مشغول کار و گوش دادن به پادکست وکتاب صوتی و... میشوم که همکاران سراغی از من میگیرند و فکر میکنند از فشار کار زیاد حالم بده شده است یا از هوش رفته ام !
درحالیکه لذت بخش ترین لحظات من ، تا قبل از آمدنشان سپری می شد.
دایره کوچکی از دوستان
روانشناسان می گویند که درونگران دوستان کم ولی صمیمی دارند . این موضوع درست است اما گاهی ما باید به هر علتی با جامعه ارتباطات بیشتری بگیریم .
در این شرایط است که من کم میاورم. می پرسید چرا ؟
معلوم است اولا باید در جایگاه یک درون گرا ، مواظب باشید که منزوی نشوید و هم چنین افسرده ...
پس وارد جامعه شده و دنبال کار میگردید. اینجاست که باید با صحبت کردن و مصاحبه های متعدد عده ای از کارفرمایان را قانع کنید تا با شما همکاری کنند .
تبریک میگویم دومین معضل درونگران پیش رویمان هست ( البته بعد از سفارش غذا 🥲(
اگر موفق شدید یک شغل خوب به دست بیاورید ، حال باید با آن مجموعه همراه شوید یعنی معضل کار تیمی !
به شخصه میتوانم این اطمینان را به شما بدهم که اگر از یک درونگرا بخواهید با یک تیم چهار نفره کار کند یا یک تریلی پر ذغال را بکشد ، او بیشک شاگرد آقای هادی چوپان خواهد شد !
بالاخره برای حمل این محموله نیاز به آمادگی بدنی بسیاری است !
شاید فکر کنید اغراق میکنم اما اصلا اینگونه نیست ، گروه شدن با افرادی که از دایره امن شما خارج هستند ، شبیه یک کابوس است .
اما چون طبع آدمیزاد به همه چیز عادت میکند پس مشکلی نیست از پس این موضوع هم میتوان برآمد.
صحبت کردن با تلفن
تعریف از خود نباشد من قدرت بیانی دارم که گاهی اطرافیانم بسیار لذت می برند اما فقط اطرافیانم !
چون در حضور بقیه از این قدرت و استعداد استفاده نکردم وگرنه الان یا بلاگر بودم یا یک بازاریاب که پول پورسانت هایش بسیار قابل توجه بود .
سفارش دادن پیتزا و زنگ زدن به ادارات ، همه و همه آزار دهنده بود تا آن که پای فروشگاه های اینترنتی و تاکسی اینترنتی جایشان را تا حدودی تصاحب کرد.
خدا را شاکرم که در عصر تکنولوژی به دنیا آمدم و بدون کوچکترین صحبتی میتوان همه چیز را سفارش داد وگرنه من باید با چند بار لکنت پشت تلفن بگویم درحالیکه هزاران بار تمرین کردم بگویم« اشتراک هستاد دو هستیم . یه پیتزا ی دو نون با فلافل خانواده نه نه نوشابه خانو... »
حتی یادآوری اش هم مو به تنم سیخ می کند!
نشخوار فکری
البته این مختص تیپ شخصیتی ما نیست . همه به نوعی درگیر این مسأله هستیم که واقعا آزار دهنده است. خصوصا بعد دعوا !
اگر بهترین پاسخ ها را داده باشی وقتی به خانه می آیی به خود زنی می افتی!
چرا ؟
معلوم است خود را لایق تنبیه میدانی که چرا جواب های بهتری ندادی !
و هزاران شرایط این چنین...
البته این عادت نادرست و آزاردهنده است که باید واقعا با آن مواجه شد .من که هنوز هم دارم روی آن کار میکنم .
گمنامی در فضای مجازی
باور کنید اگر یک روزی کسی بخواهد دنبال من در فضای مجازی بگردد پیدا کردنم از یافتن سیارات کشف نشده هم سخت تر است . نه عکسی نه یادداشتی نه پیجی!
شاید خنده دار باشد اما واقعا همین طور است تا به حال نه عکسی منتشر کردم نه علاقه ای به این کار داشتم . در واقع چندان جلب توجه را دوست ندارم . شاید آرامش را بیشتر ترجیح میدهم .نمیدانم اما از این موضوع ناراحتم نیستم .
البته سعی میکنم در حدی که این ارامش حفظ شود ، در این فضا فعالیت کنم .
این را هم بگویم که با کیلین مورفی ( بازیگر نقش تامی شلبی) به شدت موافقم که علاقه مند به کتاب و وقت گذرانی با خانواده است .
از یک درونگرا به درونگرای دیگر
تیپ شخصیتی درونگرایی مانع و جلودار ما برای پیشرفت و هدف نیست و نخواهد بود. این که نشخوار فکر تبدیل به عمیق نگری برای مسائل سودمند شود .
یا تکی کار کردنمان منجر به کشف یا خلق یک اثر الهام بخش و کمک کننده به بشر باشد، اصلا هم بد نیست و بی نظیر است نه ؟
استعداد ها و تیپ های مختلف شخصیتی ، یک موهبت هستند که باید به آنها جهت داد .
معتقدم شکرگزاری فقط این نیست که دست دراز کرده و بگویی خدارا شکر؛ بلکه شکر گزاری یعنی استفاده درست از نعمات و روحیات برای کمک به دیگران و بهترکردن دنیای هم .
ممنونم که در این دلنوشته با من همراه بودید .